我离开了,请原谅我且不要说他不忠诚 - 弗鲁格·法洛赫扎德的诗
我离开了,请原谅我且不要说他不忠诚 对我来说除了放手别无他法 这份充满绝望之痛的炽烈的爱 将我带进罪孽的荒漠使我疯狂 ——弗鲁格·法洛赫扎德 رفتم ، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی بجز گریز ...
我离开了,请原谅我且不要说他不忠诚 对我来说除了放手别无他法 这份充满绝望之痛的炽烈的爱 将我带进罪孽的荒漠使我疯狂 ——弗鲁格·法洛赫扎德 رفتم ، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی بجز گریز ...
他离开了而感情在我心里不肯离去 啊繁星为什么他不要我? 啊繁星繁星繁星 那么永久爱恋的国土在何方呢? ——弗鲁格·法洛赫扎德 رفته است و مهرش از دلم نمیرود ای ستاره ها چه شد که او مرا...
我曾喜欢 当你的听写老师 听写“我喜欢你”这个句子 然后问许多遍:我听到哪里啦? 然后你说:我喜欢你… ——弗鲁格·法洛赫扎德 دوست داشتم معلم املا تو بودم و٫٫دوستت دارم٬٬را امل...
今夜于天空见卿明眸 化作我诗中阵阵星雨 ——弗鲁格·法洛赫扎德 امشب از آسمان دیده تو روی شعرم ستاره می بارد ——فروغ فرخزاد
我的爱人,喜欢早晨的星星 喜欢漂泊的云朵 喜欢下雨的日子 喜欢一切以你之名的东西… ——弗鲁格·法洛赫扎德 عاشقم، عاشق ستاره ی صبح عاشق ابرهای سرگردان، عاشق روزهای بار...